بسیاری از کودکان خردسال برای جستوجوگری، قید جایزه گرفتن را میزنند.
یک مطالعه جدید نشان میدهد که بسیاری از کودکان خردسال از جایزه و پاداش آنی صرف نظر میکنند تا کاوشگری بیشتری کنند.
یک مطالعه جدید نشان میدهد که بسیاری از کودکان خردسال از جایزه و پاداش آنی صرف نظر میکنند تا کاوشگری بیشتری کنند.
این یافتهها، که به صورت آنلاین در ژورنال Developmental Science منتشر شدهاست، نشان میدهد که وقتی بزرگسالان و کودکان 4 تا 5 ساله یک بازی را انجام میدادند که نسبت به انتخابهای خاص خود پاداش میگرفتند، هم بزرگسالان و هم کودکان به سرعت متوجه میشدند که چه انتخابهایی بیشترین بازده را برای آنها دارد.
اما درحالی که بزرگسالان از این اطلاعات برای به حداکثر رساندن امتیازات خود استفاده میکردند، کودکان فقط برای دیدن اینکه آیا ممکن است امتیازها تغییر کرده باشند، به بررسی گزینه های دیگر میپرداختند.
دکتر ولادیمیر اسلوتسکی، نویسنده این مطالعه و استاد روانشناسی در دانشگاه ایالتی اوهایو میگوید: "به نظر میرسد جستوجوگری، یک نیروی محرکه اصلی در دوران کودکی است، که حتی از پاداشهای فوری هم اهمیت بیشتری دارد. ما باور داریم که جستوجوگری، برای شناخت جهان به کودک کمک میکند."
علی رغم آنچه ممکن است بزرگسالان فکر کنند، جستجوگری کودکان برای اکتشافات جدید تصادفی نیست. نتایج نشان میدهد که کودکان به طورمنظم در حال کشف کردن هستند تا مطمئن شوند که هیچ چیزی را از دست نمی دهند.
اسلاوتسکی میگوید: "وقتی بزرگسالان به جستوجوگری کودکان فکر میکنند، ممکن است اینگونه تصور کنند که، آنها بیهدف میچرخند، کمد و کابینتها را باز و بسته میکنند و هر آنچه سر راهشان هست را برمیدارند. اما به نظر میرسد که اکتشافات آنها به هیچ وجه تصادفی نیست.
اسلوتسکی این تحقیق را با دکتر ناتانیل بلانکو، پژوهشگر فوق دکتری روانشناسی در ایالت اوهایو انجام داد.
محققان دو مطالعه انجام دادند. در اولین مطالعه، که از32 کودک (4 تا 5 سال) و 34 بزرگسال تشکیل میشد، شرکت کنندگان چهار موجود بیگانه را روی صفحه رایانه مشاهده میکردند. وقتی روی هر موجود کلیک میکردند، به آنها تعدادی آبنبات مجازی داده میشد. یکی از موجودات به وضوح بهترین بود و با کلیک کردن آن، 10 آبنبات میداد، در حالیکه بقیه به ترتیب 1، 2 و 3 آبنبات میدادند. این مقادیر هرگز در طول آزمایش تغییر نکردند.
هدف این بود که، طی100 آزمایش، بیشترین تعداد آبنبات را، جمع آوری کنند. (کودکان میتوانستند در پایان آزمایش آبنباتهای مجازی خود را، با برچسبهای واقعی معاوضه کنند.)
همانطور که انتظار میرفت، بزرگسالان به سرعت یاد گرفتند که کدام موجود بیشترین امتیاز را دارد و آنرا 86 درصد از مواقع انتخاب میکردند. اما کودکان تنها 43 درصد از مواقع، موجوداتی که بالاترین امتیاز را داشتند انتخاب میکردند. به این دلیل نبود که کودکان نمیدانستند کدام موجود بیشترین امتیاز را میدهد. پس از تحقیق، در یک آزمون حافظه، از 22 کودک 20 نفر به درستی تشخیص دادند که کدام موجود بیشترین آبنبات را تحویل میدهد.
بلانکو میگوید: "کودکان با دستیابی به بیشترین امتیاز به اندازهی بزرگسالان، انگیزهای پیدا نمیکردند. درعوض، به نظرمیرسید که کودکان درابتدا ازاطلاعات بدستآمده از کاوشگری خود، انگیزه میگیرند. "
اسلوتسکی میگوید: "اما نکته جالب این بود که کودکان فقط به طور تصادفی نبود که روی موجودات کلیک نمیکردند. آنها وقتی، روی گزینهای که بالاترین امتیاز را داشت کلیک نمیکردند، به احتمال زیاد به طورمنظم سراغ دیگر موجودات میرفتند، تا مطمئن شوند که بدون آزمایش ازهیچکدام آنها، نگذشته باشند. هر چه مدت زمان طولانیتری گزینهی خاصی را بررسی نمیکردند، نسبت به ارزش آن اطمینان کمتری داشتند و بیشتر میخواستند آن را بررسی کنند."
در مطالعهی دیگری، دقیقا همان بازی انجام شد، اما امتیاز سه مورد از چهار گزینه قابل مشاهده بود_ فقط یک مورد پنهان بود. گزینهای که پنهان بود به طور تصادفی درهرمرحله مشخص میشد، بنابراین تقریباً دائم تغییر میکرد. اما امتیازهای هر چهار گزینه دیگر، هرگز تغییر نمیکرد حتی وقتی که پنهان بود.
بزرگسالان، مانند آزمایش اول، تقریباً در هر آزمایش، بهترین گزینه را انتخاب کردند: 94 درصد ازمواقع. که خیلی بیشتر از کودکان بود. آنها تنها 40 درصد از مواقع گزینهای که بالاترین امتیاز را داشت، انتخاب کردند.
بزرگسالان 84 درصد ازمواقع وقتی گزینه مخفی را انتخاب میکردند که بالاترین امتیاز را داشت، اما در غیر این صورت تقریباً هرگز آن را انتخاب نکردند (2 درصد از مواقع). کودکان گزینه مخفی را حدود 40 درصد از مواقع انتخاب کردند و برای آنها اهمیت نداشتهاست که امتیاز آن گزینه بالا باشد یا خیر.
"اکثریت کودکان جذب عدم قطعیت گزینه مخفی میشدند. آنها میخواستند این انتخاب را بررسی کنند."
وی خاطرنشان کرد: " با این حال، تفاوتهای فردی در کودکان وجود دارد. بعنوان مثال، چندین کودک بسیارشبیه بزرگسالان رفتار میکردند و تقریباً همیشه گزینهی بالاترین امتیاز را انتخاب میکردند. و در آزمایش دوم، تعدادی از آنها تقریباً همیشه گزینهی مخفی را انتخاب نمیکردند. این تفاوتها میتواند مربوط به سطوح مختلف بلوغ شناختی در کودکان باشد. اما به نظرمیرسد که همه بچهها مرحلهای را طی میکنند که کاوشگری باقاعده و سیستماتیک یکی از اهداف اصلی آنها است."
اسلاوتسکی میگوید: "حتی اگر میدانستیم که بچهها دوست دارند در اطراف بدوند وچیزها را کشف کنند، اکنون می آموزیم که نظم زیادی در رفتار آنها وجود دارد."
بلانکو امیافزاید: "به نظر میرسد رفتار به ظاهر نامنظم کودکان در این سن، تا حد زیادی توسط محرکی برای ذخیره اطلاعات، شکل گرفتهاست."
منبع: دانشگاه ایالتی اوهایو