انتخاب بهتر - تئوری انتخاب (دکتر علی صاحبی)
کد : 6622-6601      تاریخ انتشار : ۱۴۰۰ يکشنبه ۳۰ خرداد تعداد بازدید : 2247

مقالات موسسه بین المللی

مربیگری هیجانات قدم ۵: کمک به کودک در حل مسئله و تعیین محدودیت‌ها
آخرین مرحله در روش مدیریت هیجانات، تعیین محدودیت‌ها به طوری که به کودک در حل مسئله کمک کند، است. سوق پیدا کردن به سمت مرحله نصیحت، زمانی که انسانها در مکالمه‌های مربوط به حل مسئله قرار می‌گیرندامری است که به صورت طبیعی برای هر والدینی می‌تواند اتفاق افتاده باشد.

 

مربیگری هیجانات نه تنها به کودکان می‌آموزد که چگونه احساسات شدید خود را مدیریت     کنند، بلکه به آنها کمک می‌کند تا به تنهایی مشکلاتشان را حل کنند.

 

آخرین مرحله در روش مدیریت هیجانات، تعیین محدودیت‌ها به طوری که به کودک در حل مسئله کمک کند، است. سوق پیدا کردن به سمت مرحله نصیحت، زمانی که انسانها در مکالمه‌های مربوط به حل مسئله قرار می‌گیرندامری است که به صورت طبیعی برای هر والدینی می‌تواند اتفاق افتاده باشد. تحقیقات گاتمن، موید یافته‌های روانشناس و نویسنده معروف کتاب کودک، دکتر گینوت است که شامل اصول سیستم ارتباطی زیر است:

 

  • هرگز احساسات کودک را نادیده نگیرید.
  • فقط رفتار کودک غیر قابل قبول است، نه خود کودک .
  • بی اهمیت شمردن افعال منفی. فقط به مشکل اشاره کنید. به طور مثال: "چه اتاق به هم ریخته‌ای"
  • قوانین بگذارید. به طور مثال: "نباید خواهر کوچولومون رو بزنیم"
  • وابستگی، پرخاشگری با خود به همراه می‌آورد.  بگذارید بچه ها آنچه را که می‌توانند انجام دهند.  
  • کودکان باید یاد بگیرند که انتخاب کنند، اما در محدوده ایمن. به طور مثال: "دوست داری پیراهن آبی را بپوشی یا قرمز؟"

 

در زیر به پنج مرحله اصلی حل مسئله که دکتر گاتمن در تحقیقات خود درباره مربیگری هیجانات به دست آورده است و همچنین اصول اساسی و تأثیرات استفاده از آنها در رشد کودک اشاره شده است.

1.    حدود تعیین کنید

به احتمال زیاد، با ورود شما به سرزمین‌های پر دردسر حل مسئله، که به بد رفتاری‌های فرزند شما منجر می‌شود، مهم است که عنصراصلی تعیین حدود را بدانید. از انتقاد شدید نسبت به رفتار فرزند خود خودداری کنید و درعوض روی احساساتی که در زیرِ رفتار او قرار دارد تمرکز کنید. اینجا، ما توصیه گینوت را در این مورد نسبت به کودک در نظر می‌گیریم؛ که می‌گوید اگرچه رفتار او همیشه قابل قبول نیست، اما احساسات و آرزوهایش همیشه قابل قبول است.  در حالی که نظم و انضباط لازمه تربیت کودک شما است، اما دکتر جان و جولی گاتمن دربحث روشهای انضباطی نکاتی را به ما یادآورمی‌شوند.


وقتی که یک نظرسنجی در سال 1990 از دانشجویان نشان داد که 93٪ از آنها در دوران کودکی تنبیه شده بودند، معلوم شد از نظرعلمی عواقب تنبیه شدن می‌تواند مشکل‌ساز باشد. مطالعات تحقیقاتی گذشته نشان می‌دهد "تنبیه کردن، به عنوان مثال، رفتاری قابل قبول برای رسیدن به خواسته است... {و رفتار تنبیه کردن}  می‌تواند تأثیر درازمدتی داشته باشد". " کودکان تنبیه شده به‌عنوان نوجوان ... به احتمال زیاد والدین خود را خواهند زد"... "در بزرگسالی احتمالا در روابط خود یا خشونت می‌کنند یا خشونت را تحمل می‌کنند " جالب این است، که مطالعه‌هایی که بر روی والدینی انجام شد که با روش‌های دیگر، آموزش دیده‌اند تا نظم و انضباط را به بچه‌هایشان یاد بدهند، نشان می‌دهد که با یافتن گزینه‌های موثرتر، تنبیه کردن را کنار می‌گزارند. ظاهراً روش‌های معقول‌تر برای ایجاد نظم و انضباط در بچه‌ها کافی خواهد بود.  مضاف بر اینکه ما فکر می‌کنیم با این اصول، کودک شما قدردان شما می‌شود.

 

 

2.    اهداف را مشخص کنید

اگر بعد از تعیین محدودیت‌ها سریعا به مشخص کردن اهداف پرداختید و احساس کردید که بیش از اندازه گیج شده‌اید احتمال دارد که خیلی زود وارد این مرحله شده باشید. خوشبختانه در این صورت اگر به مرحله قبلی و جایی که وضعیت ایمن‌تری احساس می‌کردید برگردید، ازمصیبت غرق شدن در این مراحل جلوگیری خواهید کرد. اطمینان حاصل کنید که به فرزند خود به خوبی گوش می‌دهید، احساسات آنها را خوب درک می‌کنید، با احساس او همدلی کنید و احساس‌هایش را نامگذاری کنید و به طور کلی قبل از شروع این مرحله، چهارگام قبلی مربیگری هیجانات را با اعتماد به نفس کامل اجرا کنید. وقتی که کودک شما آمادگی پیدا کرد، آنگاه می‌توانید با شفاف‌سازی و درک ایده‌های او در حل مسئله‌های موجود، اهداف را مشخص کنید.

 


3.    به راه حل‌های ممکن فکر کنید

بدون اینکه بخواهید نقشی بسیار مقتدرانه در روند حل مسئله به عهده بگیرید که به موجب آن فرزندتان را غرق در ایده‌های خود برای راه‌حل‌های احتمالی کنید، به فرزندتان با سرعتی پیشنهاد ارائه دهید که او بتواند این پیشنهاد‌ها را پردازش کنند. هنگام ارائه پیشنهادهای‌تان برای حل مسئله‌ مهم است که بین کودک ۵ ساله و کودک ۱۵ ساله تفاوت بگذارید. با بزرگ شدن و بلوغ کودک، تعداد راه‌حل‌هایی که می‌توانید برای حل مشکلات ارائه دهید، افزایش می‌یابد. تعداد کمی از کودکان زیر ده سال تفکر انتزاعی دارند و فقط می‌توانند همزمان با تعداد محدودی ایده سر و کار داشته باشند، در حالی که کودکان بزرگترمی‌توانند درگیر تعداد زیادی ایده شوند و پیامدهای نظری تجارب مشابهی که خودشان (یا شما!) درتلاشهای قبلی‌تان در حل مسئله داشته‌اید را درک کنند.

 


4.    راه حل‌های پیشنهادی را بر اساس ارزش‌های خانواده خود ارزیابی کنید.

عنوان این مرحله تقریبا خودش گویای همه‌چیزاست. پرسیدن سوالاتی درباره پیامدهای راه‌حل‌های احتمالی با توجه به سیستم اخلاقی یا اصولی خانواده، به شما درالقای ارزش‌های خانواده به فرزندتان کمک می‌کند. اگر کودک می‌خواهد با درخواست ازهمه بچه‌های دیگر که روز بعد با نادیده گرفتن جانی در زنگ تفریح، او را مسخره کند می‌توانید، سوالات زیر را از او بپرسید: "آیا این عادلانه است؟"  "آیا این کاردر طولانی مدت جواب خواهد داد؟"  "جانی در این باره چه احساسی پیدا خواهد کرد؟"  "آیا به راه دیگری می‌توانی فکر کنی؟ " به صورت خوشبینانه می‌توان انتظار طرح‌ریزی یک برنامه موثرتر و مفید تر را داشت. خوشبختانه، گفتگو برای حل مسئله در راستای ارزشهای خانواده شما یک نمونه کلاسیک از یک تیر و دو نشانه است: اگر سعی می‌کنید کودک خود را تشویق کنید که یک سیستم اخلاقی انتزاعی را در یک مفهوم نظری انجام دهد، شما به شکلی نمادین سنگ در چاهی انداخته‌اید که هیچ کسی نمی‌تواند آن را خارج کند. بچه‌های کوچک شما تجربه کمی در رابطه با فرضیه‌ها و مفاهیم انتزاعی دارند، اما تشویق آنها به دیدن این ارزش‌ها در موقعیتی که در حال حاضر با آن روبرو هستند، یک روش فوق‌العاده موثردرآموزش اخلاق به آنها وهمزمان حل مشکل آنهاست!

 


5.    به کودک خود کمک کنید تا یک راه حل انتخاب کند

مرحله آخر گامی است که بیشترین تاثیررا برتوانمندسازی کودکانی که درشرایط دشوار قراردارند می‌گذارد. ضمن افزایش توانایی واعتماد به نفس آنها به فکرکردن به خود، به آنها توصیه‌هایی کنید وحکایاتی را از تجربه خود در برخورد مشکلات مشابه ارائه دهید. در مورد اینکه چه کارهایی موثربود وچه کارهایی نبود و چرایی اینکه کاری موثر بود و کاری اینچنین نبود با آنها صحبت کنید. هنگامی که روی یک راه حلی هر دو توافق کردید، آنگاه می‌توانید، با هم‌دیگربرای ایجاد طرحی عملی به منظور به اجراکردن این برنامه همکاری کنید. به یاد داشته باشید که همه ما از اشتباهاتمان درس می گیریم!  این آخرین بار نیست که فرزند شما با وضعیت دشواری روبرو می‌شود، اما اگر این فرایند را با مشکلات نسبتاً کوچکی که آنها در سن کم تجربه می‌کنند انجام دهید، درآینده ازتوانایی بیشتری برای مقابله با مشکلات بزرگتر و سردرگمی روحی برخوردار خواهند شد.


مربیگری هیجانی را تمرین کنید و تفاوتی که این سیستم مبتنی بر تحقیق می‌تواند در زندگی خانواده شما ایجاد کند را ببینید. اگر می‌خواهید درمورد پرورش کودکان باهوش عاطفی و آموزش مهارت‌هایی که می‌توانند از کودکی تا بزرگسالی با خود داشته باشند بیشتر بدانید، به مقاله "تربیت کودک باهوش عاطفی" مراجعه کنید.

 


لینک مقاله:
https://www.gottman.com/blog/emotion-coaching-step-5-helping-the-child-problem-solve-and-setting-limits/
 

 

[کپی برداری و نقل تمام یا قسمتی از این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریه ها، وبلاگ ها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت انتخاب بهتر” ممنوع است و شامل پیگیرد قضایی می شود]