انتخاب بهتر - تئوری انتخاب (دکتر علی صاحبی)
کد : 6598-6778      تاریخ انتشار : سه شبه 10 تیر 1404 تعداد بازدید : 161

مقالات

روابط فضاهای امن نیستند: چرا تعارض اهمیت دارد؟
زبانِ تنظيم هیجان‌ها و فضاهای امن که از اتاق‌های درمان و منابع انسانی شرکت‌ها وارد زندگی انسان‌ها شده است، انتظارات افراد از نزديک‌ترين روابطشان را دگرگون كرده است. برای بسیاری از زوج‌ها، عشق به صورت امروزی‌اش به معنای صدا بلند نکردن و داشتن ارتباطی ملایم است و تعارض و مشاجره در روابط به عنوان شکست تلقی می‌شود. مشکل این مدل و تصور آنجاست که باعث می‌شود تا زوجین درک نادرستی از نحوه عملکرد واقعی عشق در زندگی داشته باشند.

 

روابط شکستنی نیستند و به سطحی از استرس سالم برای قوی‌تر شدن نیاز دارند.

 

زبانِ تنظيم هیجان‌ها و فضاهای امن که از اتاق‌های درمان و منابع انسانی شرکت‌ها وارد زندگی انسان‌ها شده است، انتظارات افراد از نزديک‌ترين روابطشان را دگرگون كرده است. برای بسیاری از زوج‌ها، عشق به صورت امروزی‌اش به معنای صدا بلند نکردن و داشتن ارتباطی ملایم است و تعارض و مشاجره در روابط به عنوان شکست تلقی می‌شود.  


مشکل این مدل و تصور آنجاست که باعث می‌شود تا زوجین درک نادرستی از نحوه عملکرد واقعی عشق در زندگی داشته باشند. 

 

ضدضربه


در تمام تلاشی که برای بهره‌مندی از آسایش در زندگی انجام می‌دهیم، متاسفانه یادمان می‌رود فضایی برای چالش‌های دو نفره و زندگی در نظر بگیریم؛ فضایی برای گفت‌وگوهای سخت و چالش‌برانگیز اما ضروری که به رابطه امکان رشد می‌دهد.  


ناسيم نيكولاس طالب در كتاب ضد‌ضربه ايده جالبی مطرح می‌كند و می‌گويد برخی چیزها نه‌تنها در برابر شوك و استرس مقاومت می‌كنند، بلكه از وجودش سود هم می‌برند. به عنوان مثال عضلات بدن، استخوان‌ها، سیستم ایمنی بدن دقیقا همین شرایطی را دارند که ناسیم اشاره می‌کند و در اثر قرارگیری در معرض استرس مناسب قوی‌تر می‌شوند و طبیعتا اگر فشار را حذف کنید، ضعیف می‌شوند.  


روابط هم دقیقا به همین شکل ضد ضربه می‌شوند. تلاش زیاد برای دور نگه داشتن رابطه از تنش و تعارض باعث شکننده‌تر شدن روابط را شکننده‌ترشدن روابط می‌شود، چون دوری کردن از سختی‌ها، باعث می‌شود تا از همان چیزهایی که برای قوی‌تر شدن به آن نیاز دارید، محروم شوید.  


این موضوع حتی در شرایط بسیار وخیم هم صدق می‌کند. گاتمن‌ها - پژوهشگران حوزه ازدواج - از «ازدواج اول» و «ازدواج دوم» پس از خیانت صحبت می‌کنند. منظورشان از ازدواج اول و دوم این است که حتی پس از خیانت، برخی زوج‌ها سازه جدیدی بنا می‌کنند که اتفاقا قوی‌تر از قبل است. استر پرل هم اشاره می‌کند خیانت همیشه ضربه‌ای مهلک نیست؛ گاهی زنگ بیداری است که باعث ایجاد صداقت بیشتر در رابطه و بازسازی آن می‌شود.  

 

 

ترمیم، کلیدی است 


منظورمان از بیان کردن این مفهوم، توجیه کردن خیانت یا روابط پرتنش نیست. اما تغییر فرهنگی حرکت کردن به سمت اینکه روابط بدون دردسر و بدون تعارضی داشته باشیم باعث شده است تا یک حقیقت بسیار مهم کمرنگ شود و آن اینکه: زوج‌های قوی و روابطی که با گذر زمان کیفیت فوق‌العاده‌ای دارند، از تعارض فرار نمی‌کنند - بلکه پس از آن به خوبی رابطه را ترمیم می‌کنند.  


روابط خوب، روابط کم‌تعارض نیستند؛ بلکه روابطی با ترمیم‌های زیاد هستند. پیوند عمیق با کار کردن روی مشکلات به وجود می‌آید، نه از اجتناب کردن از تعارض و مشکلات. تعارض به خودی خود مشکل نیست - بلکه نحوه برخورد با تعارض است که می‌تواند مشکل‌ساز شود.


هیچ کسی نمی‌تواند قول بدهد هرگز به دیگری آسیب نزند، چون دادن چنین وعده‌ای و عمل کردن به آن غیر‌ممکن است. شاید زمانی که می‌گویید: به تو آسیبی نمی‌زنم، منظورتان است که به هم اعتماد دارید تا از این وضعیت بهبود پیدا ‌کنید. یعنی می‌توانید حرف‌های چالش‌آفرین و چیزهایی که در ظاهر به نظرتان گفتنشان دشوار است را بزنید یا خواسته‌تان را بدون نیاز به تملق یا چرب‌زبانی یا انتظار برای زمان مناسب مطرح کنید و اعتماد داشته باشید که در هر صورت حتی اگر شرایط نامناسب هم بشود، باز هم از آن راه نجاتی با هم پیدا خواهیم کرد.

 

عشق یک فضای امن تضمین‌شده نیست 


مشکل بیش از حد جدی گرفتن این روایت که رابطه خوب رابطه‌ای بی‌دردسر و آرام است، این است که با اولین سختی و چالش در رابطه، وحشت می‌کنیم. اما موضوع از این قرار است که روابط چیزی بیشتر از فضاهای صرفا امن و راحت هستند. تأکید زیاد روی حفظ آرامش رابطه می‌تواند آنرا در برابر حتی تنش‌های بسیار کوچک آسیب‌پذیر کند.  


در واقع، رابطه کاملاً امن و آرام اصلا وجود خارجی ندارد. عاشق کسی بودن در عمل یعنی اینکه به دیگری قدرت بدهید و همین در اختیار دادن قدرت خودتان به دیگری می‌تواند باعث آزارتان شود و ناکامتان کند یا حتی از جایی که انتظارش را ندارید آسیب ببینید. هر انتخابی در زندگی بهای خودش را دارد و این بهای اجازه ورود دادن به دیگری در زندگی‌تان است. اگر به دنبال امنیت و آرامش قطعی هستید، بهترین کار این است که در خانه، برای همیشه تنها بمانید.


اگر فکر می‌کنید می‌توانید رابطه‌ای عمیق و واقعی بدون هیچ تعارض یا ناکامی ایجاد کنید، مطمئن باشید خوابید و رویا می‌بینید. عشق همیشه مثل یک حمام گرم نیست که به راحتی در آن وارد شوید و تمام بدنتان آرام و قرار بگیرد و روابط همیشه پناهگاه امنی برای تأیید متقابل نیستند.  

 

روابط به لبه نیاز دارند 


روابطی که هیچ تنش و مشکلی ندارند هم گاهی در خطر هستند. بسیاری از زوج‌ها در جلسات مختلف عنوان می‌کنند که دوست دارند تا بینشان شور و انرژی، جرقه و تنشی وجود داشته باشد. به نظرتان واقعا زندگی کردن همراه با تنش ولی احساس زنده بودن و صحبت کردن و حرفهایی برای تعامل در اختیار داشتن، آیا بهتر از این نیست که دو بزرگسال بدون اینکه به هم کاری داشته باشند، موازی و مودبانه زندگی کنند - مثل دو آیفون که در حالت هواپیما کنار هم در شارژ قرار دارند؟  


زوج‌هایی که هرگز با هم بحث نمی‌کنند «زوج‌های خوشبختی» نیستند - برخی یا کاملا سرکوب شده‌اند، یا رابطه‌شان خسته‌کننده و هر دویشان خسته و فرسوده هستند یا دروغ می‌گویند. گاهی اوقات چنین زوجهایی کاملا از نظر عاطفی از هم فاصله گرفته‌اند و هیچ کاری به کار هم ندارند. وقتی جورج کلونی‌ و همسرش عنوان کردند که هرگز با هم بحث نمی‌کنند، خیلی از ما برایشان دعا کردیم تا رابطه‌شان بهتر شود! تعارض یک مشکل نیست. بلکه ویژگی یک رابطه است.  


اگر بخواهید به این سئوال پاسخ دهید که چه زمانی بیشترین رشد و ترقی را کردید، چه پاسخ می‌دهید؟ احتمالاً زمانیکه که همه چیز برایتان عالی جلو می‌رفته است، چنین زمانی نبوده. بیشترمان در دوران سخت و چالش‌برانگیز بیشترین میزان رشد و پیشرفت را می‌کنیم - وقتی یک مربی، معلم یا رئیس به چالشمان می‌کشد در این زمان‌هاست که به فکر ارتقای خود می‌افتیم. اصلا توصیه نمی‌کنیم برای تفریح با هم دعوا کنید و به جان هم بیافتید. اما بد نیست بدانید که عشق سنگر و پناهگاهی که برای فرار از دنیای بیرون به آن پناه ببرید، بلکه بیشتر شبیه آزمایشگاهی است که در آن به نسخه بهتری از خودتان تبدیل می‌شوید، خطر می‌کنید و اگر عملکرد خوب و مناسبی هم داشته باشید، باز هم گاهی اشتباه خواهید کرد.  

 

چرا این‌قدر جدی؟ 


اولویت دادن به آرامش و عدم وجود هیچ تنشی در رابطه، تهدیدی جدی برای یکی از عناصر کلیدی عشق است: شوخ‌طبعی. هیچ‌چیز سریع‌تر از جدی گرفتن بیش از حد خودتان، رابطه را نابود نمی‌کند.  


شاید برای رابطه‌تان بهتر باشد اینطور تصور کنید که هر دویتان کارهای احمقانه‌ای می‌کنید. مثلا، وسط فیلمی که اصرار داشتید ببینید خوابتان می‌برد. روی مسائل پیش‌پاافتاده بحث می‌کنید. انسان‌ها موجودات منطقی نیستند – بلکه موجوداتی پر از تعصب، خطاپذیر و به قول بودایی‌ها «کیسه‌های فضولات» هستند. بنابراین وقتی شرایط سخت و دشوار شد؟ نفس عمیقی بکشید. بخندید و برای خودتان غذایی سفارش دهید.  


زوج‌هایی که روابطشان دوام می‌آورند، لزوماً سازگارترین یا فداکارترین زوج‌ها نیستند، بلکه روابط زوج‌هایی دوام می‌آورد که می‌توانند قدمی عقب بگذارند و به خودشان بخندند. زوج‌هایی که هر سوءتفاهمی در رابطه را مثل یک فاجعه ملی تلقی نمی‌کنند و آنرا موضوعی پیش‌پا افتاده و احمقانه می‌بینند. 


یک رابطه مذاکره‌ای است بین دو انسان لجوج، ناکامل و پراز اشتباه و بهتر است این واقعیت را در آغوش بگیرید. اگر می‌خواهید همیشه حرف حرف خودتان باشد و به شیوه خودتان زندگی کنید، بهتر است تنها زندگی کنید.  


اما اگر انتخاب کرده‌اید با کسی زندگی کنید، یادتان باشد مخالفت به معنای بی‌احترامی یا دستکاری روانی نیست، و یک نظر تند و صریح، سوءاستفاده عاطفی به حساب نمی‌آید. همسرتان فراموش کرد پیام بدهد؟ سطل زباله را بیرون نگذاشت؟ سرتان داد زد؟ اینها کارهایی است که همه می‌کنند و فقط محدود به این موارد نیست. شاید برای داشتن یک رابطه خوب بهتر باشد خواسته‌تان را مطرح کنید و وقتی درست رفتار کردند از آنها تشکر کنید. شما با یک فردی که به تمام معنا انسان است ازدواج کرده‌اید - نه با یک فانتزی – در کتاب قصه‌ها یا انیمیشن.  


آیا واقعاً فکر می‌کنید بی‌عیب و نقص هستید؟  


وقتی متوجه می‌شوید که خودتان فرد بی‌عیب‌و‌نقصی نیستید، مختصر و مفید، عذرخواهی کنید: «ببخشید بی‌ملاحظه بودم». اصلا لازم نیست برای عذرخواهی کردن به سبک دلبستگی‌تان اشاره کنید یا بگویید چه چیزی باعث شد از کوره در بروید. همدیگر را در آغوش بگیرید. حتی اگر لازم بود با اکراه این کار را بکنید، حتما انجامش دهید. سپس به زندگی ادامه دهید.  


هر سوءتفاهمی را به یک همه‌پرسی درباره رابطه تبدیل نکنید.  

 

پیوند برقرارکردن کار راحتی نیست 


برخی از بادوام‌ترین زوج‌هایی که می‌شناسیم درباره همه‌چیز با هم بحث می‌کنند: نحوه پول خرج کردن، محل زندگی، تربیت فرزندان، نوع رابطه جنسی مورد علاقه‌ای که می‌خواهند. اگر دوست دارید به خواسته‌هایتان برسید، و دوست ندارید سال‌ها بعد متوجه شوید همسرتان از زندگی کردن با شما ناراضی و خسته است یا فقط به خاطر بچه‌ها در کنارتان باقی مانده است و به زندگی ادامه داده است، داشتن چنین گفتگو‌هایی ضروری هستند. 


البته داشتن چنین رابطه‌ای آسان نیست، ولی باید توجه داشته باشیم که عشق اصولا قرار نبوده است موضوع آسانی باشد. عشق چیزی فراتر از حس و حال، کشش و جاذبه صرف و احساسات است. شاید بهتر باشد اینطور ببینیم که عشق مجموعه‌ای از عادت‌ها، رفتارها و انتخاب‌های روزمره است.

 


لینک مقاله:
https://www.psychologytoday.com/us/blog/get-some-help/202506/relationships-are-not-safe-spaces-why-conflict-matters