• پشتیبانی
  • 09194192929
عنوان:
اثربخشی تلفیق دو رویكرد واقعیت درمانی و معنادرمانی به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی و سازگاری روانشناختی زنان سرپرست خانوار
چکیده:

پژوهش حاضر، به منظور بررسی اثربخشی تلفیقی معنادرمانی و واقعیت درمانی به شیوه گروهی بـر کیفیت زندگی و سازگاری روان شناختی زنـان سرپرست خـانوار انجام شده اسـت.

این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمـون بـا گروه کنترل نابرابر می باشد. جامعه آماری، شامل تمامی زنـان سرپرست خانواده تحت پوشش کمیتـه امـداد امـام خمینـی شـهرمشهد است که در سال 1396-1395 به مرکز مشاوره کمیتـه امداد مراجعه نموده اند.

شیوه نمونه گیری به صورت، دردسترس بوده است و حجم نمونه برابر با 30 نفر و شیوه گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه می باشد. ابزار پژوهش حاضر، پرسشنامه های کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و پرسشنامه ارزیابی سازگاری روان شناختی (فرم بزرگسالان) بود و همچنین داده ها با نرم افزار 18 SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفتند.

در آزمون معناداری، میانگین نمرات کیفیت زندگی و سازگاری روان شناختی در پس آزمون گروه آزمایش بـه طورمعناداری از میانگین نمرات پس آزمـون در گروه کنترل بالاتر اسـت، به صورتی که یافته های آزمون کواریانس نشان داد، تفاوت بین پیش آزمون و پس آزمون معنادار است.

بنابراین، می توان نتیجه گرفت، ترکیب روش های درمانی و ادغام فنون و روش ها، مرتبط با مشکلات مراجعان اثربخشی درمان را افزایش می دهد. در این پـژوهش نشان داده شد که تلفیق معنادرمانی و واقعیت درمانی بر کیفیت زندگی و سازگاری روان شناختی در زنان سرپرست خانواده تأثیر دارد و به عبارتی، موجب افزایش آن می گردد.